تنها
تنهایی پس از عشق
وای از دست این تنهایی وای از دست این دل بهانه گیر وای ازدست این لحظه های نفسگیر.ای خدا بیا دستهای سردم را بگیر خسته ام .بازم دلم گرفته و دل شکسته ام درحسرت لحظه ای ارامشم.همچنان اشک از چشمانم میریزدودرانتظار طلوعی دوباره ام همه چیزبرایم مثل هم است.طلوع برایم همرنگ غروب است گونه هایم پرازاشک شده عین خیالم نیست عادت کرده ام دیگر.... عادت کرده ام ازهمنشینی باغمها کسی دلسوز من نیست قلــــــــــبم رنگ تنـــــــــــــهایی به خودش گرفته دیگرکسی به سراغ من نمی اید تمام فضای قلبموتنهایی پرکرده دیگر درقلبم جای کسی نیست هرچه اشک میریزم خالی نمیشوم هرچه خودمو به این در وان در میزنم ارام نمیشوم کسی نیست تاشادم کند کسی نیست تامرا ازاین زندان غــــــــــم رها کند دلــــــــــــــــم گرفته............. خیلی دلم گرفته..... انگارعمریست اسمان ابریست وباران نمیبارد انگاراین بغض لعنتی نمیخواهدبشکند وای ازدست چشمهایم وای از دست اشکهایم ارزوبه دل مانده ام کسی درپی من نیست وخیلی وقت است تنـــــــــــــــــــــــــها مانده ام نمیگویم از تنهـــــــــــایی خویش تاکسی دلش به حالم بسوزد نمیگویم ازغمهای خویش تاکسی دلش به درد اید من که میدانم کسی نمنشیند به ژای درد دلهایم اینک دارم باخودم درد دل میکنم .... دلم گرفته رنگ و رویی ندارد برایم این لحظه ها حس خوبی ندارم به این ثانیه ها میدانم کسی نمیخواند غمهایم را میدانم کسی نمیشنود حرفهایم را. حتی اگه فریاد هم بزنم کسی نگاه نمیکند دیوانه ای مثل من را مدانم کسی درفکرمن نیست تنهاهستم وکسی یارو همدمم نیست میمانم با همین تنهایی وتنها میمیرم تاابد با همین دستهای غم میمانم
نظرات شما عزیزان: شنبه 22 فروردين 1394برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : فـــرزاد
پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تنها و آدرس farzad54.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |